آغاز به نوشتن براي دخترم
اين نوشته ها رو براي فرشته ي نازم قند عسلم مليناي گلم مي نويسم. گل سرخ من ماماني تصميم گرفته براي شما يك وبلاگ بسازه ميدونم كه ديره و مامان شما يه كمي تنبل بوده ولي راستش اين سايت رو تازه از طريق دوستاي ني ني سايتيم پيدا كردم و يهويي به ذهنم رسيد كه براي شما حرفاي دلمو بنويسم تا وقتي بزرگتر شدي ببيني كه مامان چقدر تو رو دوست داشته و برات دردو دلايي داشته. در ضمن اون وقتي كه تو توي شكم مامان جا خوش كرده بودي ما حتي كامپيوتر نداشتيم چه برسه به اينترنت و ... اون وقتا كه تو توي دلم بودي من خيلي باهات حرف ميزدم صبح كه بيدار ميشدم بهت سلام ميكردم و شبا هم شب بخير ميگفتم تمام روز هم باهات حرف ميزدم آخه ميدوني من خيلي تنها بودم و تازه از خونه ي عز...
نویسنده :
مامان ملي
9:08